دلبندم محمد حسيندلبندم محمد حسين، تا این لحظه: 11 سال و 6 ماه و 1 روز سن داره

نوگل باغ زندگیم

عکس - پنج تا شش ماهگی

 گل من کنار شکوفه های بهاری همه دست به دست هم دادیم تا بالای سر پسرم سایه درست کردیم، شما هم لم دادی و کلی شاد شدی و بازی و خواب و... چه کنیم دیگه در هفت ساله پادشاهی به سر میبرین سرورم! وااای خدا...     شکرت مهربونم        دلبندم از پنج ماه و نیمه گی چند دقیقه بدونه کمک میشینه            مشغول تماشای کارتون توپولوها که پسرم خیلی دوسش داره بفرمایید پیازززززززززززززززز آقای دکتر گفته بود پیاز برای رفع درد لثه موثره و پرسه ی دندون در آوردن رو هم راحت تر میکنه. از اونجایی که شما حاضر به چشیدن هیچ...
18 ارديبهشت 1392

مادر

مادر!!! من چه قدر کوچکم برای اين لقب بزرگ! خدای خوبم تو را هزاران سپاس که طعم شيرين نعمت مادر بودن را به من چشاندی، تا از اين پس هزاران مرتبه بيشتر شکر نعمت مادر داشتن را به جاى آوردم. چه حس زيبايی که: روز ميلاد مادر آب و آيينه، حضرت زهرای مرضيه سلام الله عليها روز مادر است... کاش پروردگارم همتم دهد تا فاطمه وار مادری کنم... پسرم،  محمدحسينم، تو تمام لطف  خدايی به من! وجود نازنين تو، مرا  لايق مادر بودن کرد... احساسم نوشتنی نیست! بزرگ که شدی بیا تا برات تعریف کنم... تا آخر عمر لذتش برام میمونه... ...
15 ارديبهشت 1392

السلام علیک ایتها المظلومه

شهر آبستن غمهاست، خدا رحم کند! شهر این بار چه غوغاست، خدا رحم کند! بوی دود است که پیچیده، کجا میسوزد؟ نکند خانه ی مولاست؟ خدا رحم کند! هیزم آورده که آتش بزنند این در را...    پشت در حضرت زهرا سلام الله علیها ست، خدا رحم کند! همه جمعند و موافق که علی علیه السلام را ببرند... ...و علی علیه السلام یکه و تنهاست، خدا رحم کند!    غزلم سوخت، دلم سوخت، دل آقا سوخت... روضه ی ام ابیهاست خدا رحم کند! آجرک الله یا صاحب الزمان صلوات الله علیه     محمدحسینم پسرم امروز شهادت بانوی دو عالم حضرت زهرای اطهر سلام الله علیها بود و شما هم مثل همه بچه شیعه ها در...
15 ارديبهشت 1392

شروع غذای کمکی

وااااااااااااااااااای پسرمون غذا خور شده!!! قربونت بشم مامانی ٥ ماه و ١٩ روزه بودی که دکتر فرسار اجازه دادن در کنار شیر مادر که قراره همچنان غذای اصلی شما باشه، کم کم چیزای دیگه هم بخوری. با فرنی شروع کردیم. دفعه ی اول میخواستم مادربزرگم که سادات هستن به شما غذا بدن که خدا رو شکر دستشون مثله همیشه خوب بود و با میل خوردی. هوراااا.... ...ولی فقط همون یه بار بود، اصلا دیگه از دست من لب به فرنی نزدی!!! حریره بادام رو هم که خدای مهربون خیلی رحم کرد! خوردی ولی چند دقیقه بیشتر طول نکشید که صورت قشنکت کلی کهیر قرمز زد! آزمایشات نشون داده بود به شیرگاو و فندق آلرژی داری! بادام هم رفت جزو لیست حساسیت های جیگر ...
4 ارديبهشت 1392
1